«یادداشت های کوچک بیمارستان»، یادگاران فرصت های اندک آسودگی من.اند گویا در نوشتن آنها به عشق می اندیشیده ام و به مرگ. و می اندیشیده ام که خوشبختی ما، سالخوردگی ماست اگر آسوده از گلوله و طناب و خنجر، بتوانیم کنار عشق بایستیم و به مرگ سلام کنیم.