هدف از گفتگوهای حاضر که با طیف متنوعی از فیلمسازان و نویسندگان شاخص و برجسته سینمای ایران و نیز منتقدان و پژوهشگران سینمایی صورت گرفته، جدا از بررسی تاریخی جریان اقتباس ادبی در سینمای ایران، آسیب شناسی این جریان در سینمای بعد از انقلاب ایران نیز بوده است. بسیاری از منتقدان و پژوهشگران سینمایی، یکی از ضعف های اساسی سینمای امروز ایران و تکراری بودن موضوع فیلم ها و گرایش به یک نوع سینمای اجتماعی کلیشه ای بی خاصیت را در ضعف فیلمنامه و بی اعتنایی فیلمنامه نویسان و فیلمسازان به آثار داستانی و نمایشی به عنوان منابعی برای اقتباس می دانند. هنوز بسیاری از دوستداران رمان فارسی در انتظار تولید نسخه های سینمایی از روی برخی رمان های مشهور قبل و بعد از انقلاب مثل سووشون، کلیدر، همسایه ها و مدیر مدرسه اند. اما آیا واقعا در شرایط کنونی، سینمای ایران توانایی و امکان اقتباس از این داستان ها را دارد؟ از طرفی برخی فیلمسازان که دغدغه اقتباس دارند بر این باورند که نقش های سبک پردازانه و آثار متکلف باعث پیدایش نوعی ادبیات در ایران شده که قابلیت تبدیل به سینما را ندارند، به عقیده آن ها گرایش به ادبثیات مدرن و ذهنی گرایی نیز ادبیات داستانی ایران را ا ز سینما دور کرده است. 21