گیوم موسو در آثار خود با درآمیختن انتظار و بلاتکلیفی و عشق در داستانهایش به یکی از محبوب ترین نویسندگان فرانسه تبدیل شده است و فیلمهای سینمایی بیشماری از روی آثارش ساخته میشوند. سبک موسو در کتاب فردا ، رنگمایههایی از سبک ویکتور هوگو را دارد. داستانی بسیار خوش ساخت، با آهنگی ملایم، پیرنگی پلیسی و طعم گفتوگوهای پایانناپذیر دربارۀ حقیقت عشق و نشان دهندۀ کلیدهایی برای گشودن مسیر عشق واقعی.
کتاب فردا را نمیتوان کنار گذاشت؛ داستانی که کمتر از ۲۴ ساعت خوانده میشود و تغذیهگر ذهن و روان است، شخصیتهایی که در خاطر میمانند. قلمی روان و تاثیرگذار که با قدرت روایی بالا موضوعات مهمی را مطرح میکند.
داستان در دو بازۀ زمانیست یکی از آنها گذشته است و دیگری آینده.
اما، سی و دو ساله و ساکن نیویورک، به دنبال مرد رویاهایش است.
متیو ساکن بوستون است.
همسرش را در یک تصادف وحشتناک رانندگی از دست داده و حالا دختر کوچکش را به تنهایی بزرگ میکند.
ایشان به کمک اینترنت با هم آشنا میشوند و خیلی زود در رستورانی در منهتن قرار میگذارند.
هردوی آنها، در یک روز و یک ساعت، وارد رستوران شده و سر میزی یکسان مینشینند… ولی هیچکدام دیگری را نمیبیند.
چه اتقافی افتاده است؟ یکی از آنها دروغ گفته است؟ کسی ایشان را بازی داده است؟
متیو و اما، در حالی که قربانی حقیقتی شدهاند که هیچکدامشان یارای ایستادگی در برابر آن را ندارد،
خیلی زود متوجه میشوند مساله بسیار فراتر از آن چیزی است که گمان میکردند.