کتاب پیش رو گزیدهی چند مقاله از آنتونیو گرامشی است. این مقالات همگی به دوران تولد فاشیسم در ایتالیا مربوط میشوند، دورانی که در آن بنیتو موسولینی در حال قدرت گیری بود و چپ هیچ برنامهی منسجمی برای مبارزه با این موج جدید در چنته نداشت. گرامشی را باید در دل همین وضعیت نومیدانه جست، وضعیتی که در آن هیچ امیدی برای بهبود وجود ندارد و گویی هیچ کورسویی از رهایی به چشم نمیآید. اگر بتوان امروزه از گرامشی درسی گرفت، این درس هماره در رادیکالیتهی نهفته در این نومیدی است.
دربارهی نویسنده:
آنتونیو فرانچسکو گرامشی (به انگلیسی: Antonio Gramsci) (زادهٔ ۲۲ ژانویه ۱۸۹۱ در ساردینیا، ایتالیا – درگذشتهٔ ۲۲ آوریل ۱۹۳۷ در رم، ایتالیا) فیلسوف، انقلابی، و نظریهپرداز بزرگ مارکسیست، و از رهبران و بنیانگذاران حزب کمونیست ایتالیا بود. گرامشی از تئوریسینها و مبارزان ضدسرمایهداری و مفهومپرداز نظریه و اصطلاح مشهور هژمونی (فرادستی/ فرادستی فرهنگی) است.
برشی از کتاب:
قرارداد صلح میان اعضای سوسیالیست و فاشیست پارلمان که در شرف تنظیم است اهمیت شایانتوجهی در حیات سیاسی ایتالیا خواهد داشت. این قرارداد حاکی از شکست فاشیسم به منزلهی جنبشی سیاسی خواهد بود و رویکرد مبتنی بر همدستی سوسیالیستی را به وضعیت واقعی و عینیاش تقلیل خواهد داد و بهعبارت دیگر به منزلهی آغاز شکست سیاسی حزب سوسیالیست خواهد بود.