پناهگاه بود ولی پناه به آن همیشه با امن عیش همراه نبود.زیر و زبری تند احوالش به ورق بازی شبیه بود که معلوم نبود الان کدام برگ را رو می کند. کودکانگی با جوانسری، معصومیت و گستاخی، زیبایی باهوش را همراه کرده بود. چشمهایش از منهای مظلومیت تا به اضافه بی رحمی قیقاج می رفت.