خانم «اوبرن رید» که تمام زندگیاش برنامهریزی شده و بر اساس حساب و کتاب است برای به دست آوردن یک موقعیت شغلی وارد استودیوی دالاس میشود. صاحب این استودیو آقای خوشتیپی به نام «اوون جنتری» است. اوبرن به هیچ عنوان قصد ندارد که دلباختهی این آقا شود، آن هم مردی با یک گذشتهی مرموز! او تلاش میکند که اوون را نادیده بگیرد اما در نهایت شکست میخورد. حالا این راز اوون است که رابطهی آنها را تهدید میکند و تنها امید اوون این است که با یک اعتراف خودش را نجات دهد:
به همهی نقاشیها نگاه میکنم و متوجه میشوم که کنار هر نقاشی یک اعتراف قرار دارد. با تعجب میپرسم:
«همهی این اعترافها از انسانهای واقعی است؟ همه را میشناسی؟»
سرش را تکان میدهد و به سمت در میرود.
«تمام آنها متعلق به افراد ناشناسی هستند که اعترافات خود را از شکاف در داخل میاندازند و من با الهام گرفتن از آنها نقاشی میکشم.»
به سمت نقاشی بعدی میروم. بدون آنکه نقاشی را نگاه کنم اعتراف را میخوانم.
اعتراف اثر کالین هوور رمانی از این نویسنده آمریکایی است. او یازدهمین رمانش، «اعتراف» را در سال ۲۰۱۵ نوشت که علاوه بر قرارگرفتن در لیست پرفروشترینهای نیویورک تایمز، توانست جایزهی بهترین کتاب از نگاه خوانندگان «گودریدز» را نیز بهدست آورد، از اوایل سال ۲۰۱۷ نیز سریالی از روی این رمان عاشقانه با بازی «کتی لکرک» و «رایان کوپر» ساخته شدهاست. زبان این نویسنده ساده و پر از توصیفات است که در ترکیب با نحوهی نگارش خاص و استفاده از زبان رسمی و محاوره درکنار هم، چنین نوشتههای دلنشینی را میسازد و بیشتر کارهایش در سبک «واقع گرایی» و ژانر «عاشقانه» قرار میگیرند.