کتاب
جست‌وجوی پیشرفته
    ناشر
      پدیدآورندگان
        این کتاب را خوانده‌ام.
        0
        این کتاب را می‌خواهم بخوانم.
        0

        یرما

        ناموجود

        مشخصات کتاب یرما

        ناشر
        تعداد صفحات
        80 صفحه
        شابک
        964647568x
        سال انتشار
        1391
        نوبت چاپ
        903
        قطع
        رقعی
        جلد
        شومیز

        دربارۀ کتاب یرما

        هنگامی که پرده بالا می‌رود، یرما کنار بقچه‌ی خیاطی‌اش به‌خواب رفته است. نوری رؤیایی به صحنه می‌تابد. چوپانی به‌اتفاق کودکی که لباس سفید بر تن دارد از راه می‌رسد. نوک پا، نوک پا به یرما نزدیک می‌شود، او را دقیق می‌نگرد و سپس می‌رود. پس از خروج او، نور رؤیایی صحنه تبدیل به نور شاد بهاری می‌گردد. آواز در پشت دکور برای نی‌نی نی‌نی کوچولو توی مزرعه می‌ذاریم ننو لالایی می‌گیم می‌جنبونیمش توی‌علفا می‌خوابونیمش یرما: خوآن تو اونجایی؟ خوآن! خوآن: اومدم. یرما: وقتشه. خوآن: گاوها رفتن؟ یرما: رفتن. خوآن: خدا نگهدار. (می‌خواهد برود.) یرما: یه پیاله شیر بخور. خوآن: برای چی؟ یرما: تو زیاد کار می‌کنی. بنیه‌ات رو ازدست می‌دی. خوآن: مردهای تکیده مثل فولاد آبدیده می‌شن. یرما: تو نه. وقتی عروسی کردیم طور دیگه‌ای بودی، ولی حالا رنگ‌ورو نداری، مثل اینکه سال‌ها آفتاب نخوردی، دلم می‌خواد بری توی رودخونه شنا کنی. بری روی پشت‌بوم و نذاری بارون چکه کنه. بیست و چهار ماهه که ما عروسی کردیم و تو هر روز غمگین‌تر می‌شی. لاغرتر می‌شی. مرتب تحلیل می‌ری. خوآن: بس می‌کنی یا نه؟ یرما: بدت نیاد. ولی اگه من مریض بودم، دلم می‌خواست که تو به من برسی: «زنم ناخوشه براش گوسفند می‌کشم. براش کباب درست می‌کنم.»، «زنم ناخوشه، پیه بز به سینه‌ش می‌مالم که دیگه سرفه نکنه. این پوست قوچ رو براش می‌برم که پاهاش تو برف یخ نکنه.» من این‌طوری‌ام و برای اینه که دلم می‌خواد از تو مواظبت کنم. خوآن: متشکرم. یرما: ولی تو نمی‌ذاری. خوآن: آخه من چیزیم نیست. تو فکر و خیال می‌کنی. کار من زیاده و سال‌به‌سال هم پیرتر می‌شم. یرما: معلومه. ولی برای من و تو سال‌ها مثل همه. خوآن: معلومه. آروم و بی‌دردسر. کاروبار روبه‌راهه. بچه هم نداریم که خرجی داشته باشه. یرما: آره بچه نداریم. خوآن. خوآن: چیه؟ یرما: مگه من تو رو خیلی دوست ندارم؟ خوآن: چرا داری.

        نظر خود را بنویسید:
        امتیاز شما به این کتاب
        ثبت نظر