ژان دومینیک بوبی سردبیر مجله Elle در زمینه مد و فشن زنان در فرانسه بود. بوبی در سن ۴۳ سالگی هنگامی که در حال رانندگی است تا پسرش تئوفیل را به یک نمایش در پاریس ،ببرد ناگهان سکته مغزی می کند. پس از ۲۰ روز که از کما بیرون می آید متوجه کابوسی که تا آخر عمرش با او همراه بود می.شود او به بیماری سندرم قفل شدگی دچار شده در این بیماری نادر که ساقه مغز و نخاع را از کار می اندازد تک تک اندام عضلات ارادی فرد از کار می افتند و او از نوک انگشتان پا تا فرق سر فلج کامل می شود بوبی نیز از همین شرایط رنج می برد به گونه ای که تنها و تنها یک بخش از بدنش را میتواند تکان دهد پلک چشم چپ حالا او مجبور است مانده زندگی اش را با همین شرایط بگذراند و تنها راه ارتباط برقرار کردن او با دنیای بیرون نیز همین پلک اوست. او با همین پلک است که توانسته در مدت دو ماه ،آزگار هر روز هفته و روزانه سه ساعت این شاهکار را با کمک کلود مندیبیل بنویسد. در کتاب پروانه و زندان تن، بوبی زندگی و خاطراتش را در این دوران برای ما بازگو می کند. او دو روز پس از انتشار کتابش از دنیا می رود و پس از آن هم میلیون ها بار در سراسر دنیا به چاپ می رسد.
با خواندن این کتاب دوباره عاشق زندگیتان می شوید.