در آن جنگل آرام، تنها حرکتی که به چشم می خورد، جنبش اشعه های نور میان چتربرگ ها بود که همچون شیشه ای سبزفام می درخشیدند. روباه گردنش را بلند کرد. خبری از صاحبش نبود. نگرانی دردناکی در وجودش رخ داد. اسباب بازی را انداخت و پارس کرد. اما سکوت تنها پاسخی بود که دریافت کرد. اگر این یک بازی جدید بود، به هیچ وجه آن را دوست نداشت.