چند سال پیش من یک مرد فرانسوی، به نام کورنتین ویلمر، را استخدام کردم تا پایگاه اینترنتی من را راه اندازی کند. یکی از سرگرمیهای کورنتین، قبل از این که به استخدام من در آید، این بود که به مکانهای شگفتانگیز میرفت و از خودش عکس سلفی میگرفت. مثلاً با شجاعت بر لبه یک صخره میایستاد، یا بر پشت بام یک ساختمان بسیار بلند رفته و لبه آن مینشست و پاهایش را آویزان کرده و تکان میداد. هنگامی که او عکسهایش را به رفقا و همکاران من در دفترم نشان داد آنها سرهایشان را تکان داده و با خنده گفتند:" فقط یک آدم سفید پوست میتواند چنین کارهایی انجام دهد." برای آنها این کارهای او مثل شیرجه زدن در آسمان، یا نگه داری حیوانات وحشی به عنوان حیوان خانگی در خانه بود. نوعی ریسک غیر ضروری که فقط کسانی به آن دست میزنند که هرگز خطر واقعی را در زندگی تجربه نکردهاند. اما من به این کارهای کورنتین از زاویه دیگری نگاه میکردم.من آن را فرصتی برای تجربه حس آزادی میدیدم.