لیبرالدموکراسی امروزه گرفتار بحران شده یا، چنانچه بخواهیم دقیقتر بگوییم، عرصه بر آن تنگ شده است. نهفقط در ایالات متحده، بلکه در بسیاری از کشورهای اروپایی و در میان قاطبهی مللِ این پهنهی خاکی، شاهد سربرآوردن دوران جدیدی از سیاستهای دموکراسیستیز هستیم که اغلبشان به شکلی فزاینده حائز ویژگیهای اقتدارگرایانه هستند. در این کشورها، یکی پس از دیگری، جنبشهای اجتماعی و سران سیاسی توانستهاند شعلههای بیگانههراسی، نژادپرستی، بومیگرایی و پوپولیسم ارتجاعی را برافروزند…
مقالههای گردآوریشده در این مجلد، از جریانهای نیرومند نظریهی انتقادی بهره گرفتهاند تا برخی ابعاد بحران سیاسی جاری را درکپذیر سازند. بر خلاف سایر شاخههای نظریهی سیاسی و اجتماعی، نظریهی انتقادی برای [پرداختن به] مسئلهی بحران دموکراتیک به رویکردهایی متوسل میشود که پیوندهای پیچیده میان نگرشهای سوبژکتیو و روندهای تاریخیِ کلان را، خاصه روندهای تاریخیِ سرمایهداری و ماهیت متغیر دولتها و فرماسیونهای اجتماعی، بررسی میکنند.
( از مقدمهی کتاب)