رمان «تکثیر» برشی از زندگی جماعتی است که نویسنده، آنان را قشریگرا مینامد، جماعتی سرگشته که درگیر ظاهر زندگی هستند و در یک بیهویتی و قطع ارتباط با معنای حقیقی زندگی به دامن توهمات پناه بردهاند و اگر یکی از آنها بخواهد از بند اوهام خود را برهاند، این رها شدن به یک فاجعه میانجامد. نویسنده در این رمان کوشیده سرگشتگیهای جامعه امروز و آسیبهای پناه بردن به فضای مجازی را بازگو کند و از نوع جدید روابط میان انسانها پرده برمیدارد که تنها با فضای مجازی میتواند شکل بگیرد. راوی در رمان «تکثیر» بارها درباره چرایی عملکرد خود دچار سرگردانی و پرسشهای بیپاسخ میشود؛ چه آنجا که از خودش میپرسد «چه شد این همه آدم حیوانباز شدند؟ از کی کفتربازی جایش را به ماهیبازی داده بود؟ به سگبازی به عروسهلندیبازی به گربهبازی به جوندهبازی؟" و چه در صحنههای آخر داستان که در مخمصه خودساختهای اسیر شده و بارها این سوال بیپاسخ را از خودش میپرسد که من اینجا چه میکنم؟ شخصیتی پر از توهم و سوالات بیپاسخ و تقلا در بیهویتی را ترسیم میکند، تقلایی که در نهایت با یک فاجعهآفرینی به سمت فرار از توفان میرود. از دیگر ویژگیهای این رمان بهکارگیری گویش همدانی در آن است که نگارنده با ذکر پاورقی به توضیح اصطلاحات این گویش پرداخته است.