دومین رمان جان لو کاره، قتل بی عیب و نقص، نگاهی طنزآمیز به یک مدرسه خصوصی نخبگان ارائه میکند که در آن شرح حال اولیه جورج اسمایلی است. خانم ایلسا بریملی در سردرگمی است. او نامه ای عجیب از خانم استلا رود دریافت کرده است که می گوید می ترسد شوهرش – دستیار استاد در مدرسه کارن – سعی کند او را بکشد. خانم بریملی که تمایلی به رفتن به پلیس ندارد، با همکار قدیمی خود در زمان جنگ، جورج اسمایلی تماس می گیرد. متاسفانه خیلی دیر شده. خانم رود به تازگی به قتل رسیده است. همانطور که اسمایلی تحقیقات را آغاز می کند، متوجه می شود که در زندگی – مانند جاسوسی – هیچ چیز آنطور که به نظر می رسد نیست.