شانتارام روایت حماسی و مسحور کنندهی زاغههای شلوغ است و هتلهای پنج ستاره، روابط عاشقانه و شکنجههای زندان، مافیت و فیلمهای بالیوود.اساتید معنوی و کارزارهای خونین که همه و همه در دریای بیکران قصه سر بر سنگهای ساحل بمبئی این شهر همیشه بیدار میکوبند.نویسنده با مهارت و هوشمندی هنرمندانه،خط روایی داستان را با شخصیتهای فراموش نشدنی پیوند میزند و بی آن که آگاه باشد خواننده را در دام ماجراجوییهای شگفتآور و وقایع باشکوهش اسیر میکند.این اثر هم داستانی است مهیج سرشاز از لحظات ناب انسانی و هم روایتی به غایت مراقبهگونه در باب طبیعت خیر و شر. شانتارام از زبان مردی بیان میشود که جبر زندگی تسخیرش کرده است؛ مردی که خانواده،وطن و روحش را به هروئین و جرم و جنایت باخته، از زندان ایالتی گریخته و به بمبئی آمده تا بر لبهی تیز تجربه،بار دیگر انسانیت خود را بازیابد.