زمانی که جان رانسن متوجه عصر جدیدی در شرمساری عمومی شد، تصمیم گرفت تحقیق کند. اول به نظر میرسید شرمساری عمومی دموکراتیک کردن عدالت است. اکثریت خاموش صدایی پیدا کرده بودند. اما با این صدا چه کردند؟ جان رانسن به نقاط مختلفی از جهان سفر کرد و با کسانی دیدار کرد که به صورت عمومی شرمسار شده بودند. بیشترشان آدمهایی معمولی و شبیه خودمان هستند، کسانی که فقط لطیفهای ناخوشایند در شبکههای اجتماعی تعریف کردهاند. اما وقتی خطایشان آشکار شد، خشم جمعی مثل طوفان به آنها هجوم آورد و باعث شد آزار ببینند، نابود شوند و شغل و جایگاه اجتماعیشان را از دست بدهند. آیا مستحق چنین تنبیهی هستند؟ آیا اعمال ما عادلانه است؟ یا از شرمسار کردن به عنوان نوعی کنترل اجتماعی استفاده میکنیم؟ این کتاب با در برداشتن فصلی در مورد تجربهی شرمساری نویسنده، به زندگی مدرن پرداخته و صادقانه، تکاندهنده و بامزه است. کتاب سرشار از حقایقی در مورد خطاهای انسانی است که چشممان را به روی این خطاها و نقش ترسناکی که در آن بازی میکنیم باز میکند.