انزو پسری یازده ساله است که قد خیلی کوتاهی دارد. مامان، بابا و عموهایش خیلی قدبلندند و در ضمن به موفقیت های زیادی رسیده اند و برای رسیدن به رویای جاه طلبانه همیشگی شان، یعنی باز کردن رستوران، پشتکار زیادی دارند. اما انزو چه جایگاهی دارد؟ اگر می شد فقط چند سانتی متر قد بکشد هیچکس نمی توانست او را اذیت کند.
انزو یکشنبه شروع می کند به قد کشیدن، آیا زندگی در قالب گنده بک همه ی مشکلانش را حل می کند یا باید دست از نگرانی بردارد و یاد بگیرد فقط خودش باشد؟