جشن پاییز امسال یک قاشق زنی ساده نیست، جدی تر از این حرف هاست. قرار است سامی و دوست هایش، زنگ خانه ی بوته ای را بزنند و فلنگ را ببندد و لاف شجاعتشان را بزنند، اما وقتی دزدکی وارد اسرار آمیزترین خانه شهر می شوند، مرد اسکلتی آنها را زهره ترک می کند و بعدش هم چنان صحنه وحشتناکی می بینند که حتی جیغ سامی هم به هوا می شود.