گلهدارها اولش به کار پرورش گوسفند و فامیلهایش سرگرم بودند. خیلی زود از لای پشم گوسفندها تیر و کمان درآوردند و مسعود را دو سوته شکست دادند و خیلی زود کلّ خاورمیانه و کمی اینور و آنورش را گرفتند. سرزمینشان آن قدر بزرگ بود که به دو گروه اینوریها و آنوریها تقسیم شدند. کلاً روحیهی چوپانیشان را تا آخر حفظ کردند و با همه مهربان بودند. ملکشان خیلی ماه بود، قدبلند، چهارشانه، خوش تیپ و خوشاندام. اصلاً یک چیزی! آن قدر زور داشتند که به خلیفه پول توجیبی میدادند و همهی اینها را به خاطر داناترین وزیر ایرانی یعنی خواجه نظام داشتند. آخرش هم با شلوغ کاری همسایههای شرقی از بین رفتند.