برخی داستاننویسان منحصراً رماننویساند و برخی در نوشتن داستان کوتاه بیشتر تبحر دارند. زیاد نیستند نویسندگانی که در هر دو این قالبها به یک میزان مهارت داشته باشند. ویلیام فاکنر در گفتوگویی با پاریس ریویو گفته است: «شاید هر رماننویسی اول میخواهد شعر بگوید، ولی میبیند که نمیتواند. آنوقت به سراغ داستان کوتاه میرود که دشوارترین قالب بعد از شعر است. وقتی در آن هم موفق نمیشود، تصمیم میگیرد رمان بنویسد.» این سخن فاکنر خالی از اغراق نیست، با این حال تأییدی بر اهمیت داستان کوتاه است. بعید میدانم امروز دیگر خوانندهی جدی ادبیاتْ داستان کوتاه را رمانِ تکاملنیافته بداند یا داستاننویسی معتقد باشد که با کش آوردن داستان کوتاه میتواند رمان بنویسد. همانقدر که جهان داستان کوتاه گسترده و عمیق است، مخاطبانش هم فرهیخته و متفاوتند.