امروزه تسلط بنگاههای بزرگ و کارتلها بر بازار و وجود انحصارها، بنیان فکری لیبرالیسم یعنی آزادی رقابت اقتصادی را با خطر فرضی شدن مواجه ساخته و میتواند لیبرالیسم را قربانی خود نماید.
هرچند سوسیالیسم در مسئله عدالت اجتماعی به سرمایهداری انتقاد جدی دارد اما در برابر اشکالی که به حکومتهایش در محدودسازی مطبوعات-که نقشی مستقیم در رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی دارند-وارد است پاسخی نداده است از اینرو معمولاً طبقة حاکم ثروتمند و ملتهای فقیری ساختهاند که برخلاف شعار عدالتخواهی است.
سکوت عمومی هنگام مشاهده آغاز انحراف حکومتها از دموکراسی است که فاشیسم را متولد میسازد. فاشیسم قدرت را در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و رسانه متمرکز میسازد و اقتصاد را کاملاً در خدمت سیاست میبرد.