الکساندر گروتندیک، ریاضیدان نابغه، یکی از تأثیرگذارترین چهرههای معاصر جهان علم است. کنارهگیری نابهنگام از جامعۀ علمی در اوج دوران فعالیت، از او چهرهای جنجالی ساخت. روحیۀ رادیکال گروتندیک در صلحطلبی، دیگرخواهی و انساندوستی ریشه در داستان زندگی او داشت؛ داستان یک انسان پیچیده و نامتعارف، که به سکوت و عادتزدگی جامعۀ پیرامونی تن نمیدهد و سرانجام تبدیل به یک انسان عصیانگر و «صدای اعتراضی» میشود. این کتاب دربارۀ گروتندیک و کالبدشکافیِ دنیای پیچیدۀ ریاضیدان است که علاوه بر زمینۀ جامعهشناختی بحث، یک رسالۀ ادبی و فلسفی در باب «طبیعتِ انسانی»، مسئلۀ علم و زندگی دانشگاهی است؛ قدمزدن در نقاط مرزی علم و آنجایی که با سیاست همپوشانی دارد. بنابراین، در پی تابوشکنی، بهوسیلۀ آشکارسازی نیمۀ تاریک جامعۀ علمی و چهرۀ دانشمند است. در این جهت، داستان گروتندیک بهمثابۀ یک نقطۀ آشوبناک و پیچیده، روشنگر است: جایی که روح ناآرام و سرکشِ «هملتِ» شکسپیر، با پیکر رنجیدۀ «بارتلبیِ» ملویل درهم میآمیزد و امکان وقفهای را فراهم میآورد برای ایستادن و «نه» گفتن. نه، به هر آن چیزی که رنگ و بوی قدرت و جاهطلبی میدهد و انسان را از درک خود و دیگری، و جریان اصیل زندگی باز میدارد. این گرایش، گروتندیکیسم است؛ یک ویژگی کمیاب، خاص انسانهای آزادمنش با طبیعتِ نامتعارف، که گویی برگزیده شدهاند تا همچون اطلس «رنج بشری» را بر دوش بِکشند.