مجموعهی انسان، عشق، عدالت شاید شاهدی باشد بر بیش از نیمی از کار و موفقیتِ آلبر کامو؛ مجموعهای از همهی نمایشنامههای تألیفی و اقتباسی او که بیاغراق میتوان آنها را معدل اندیشه و قلم او دانست؛ چه وقتی که اثر داستایفسکی یا فاکنر را با روح خود از نو میآفریند چه آن وقت که، در فرانسهی تحت اشغال، مارتا را در دل سیاهترین روزهای مسافرخانهای در چکسلواکی خلق میکند. همهی تلاش من در مقام مترجم این نمایشنامهها در راستای ارائهی اثر مکتوب نویسنده در شکلِ زبانیِ اصلی و انتخابیِ او بوده است؛ نکتهای که بیتردید هنگام اجرای این نمایشنامهها و به روی صحنه بردنشان هم باید با وسواس بسیار به آن پرداخت، چرا که زبان و لحنِ پیشنهادی نویسنده تأثیر مستقیم بر جان و جهان نمایش دارد و در هر متن نشاندهندهی دورهی تاریخی، جهانبینی و سرشت و طبقات اجتماعی شخصیتها و صدالبته سلیقهی او در انتخاب واژه است. ضمن ادای احترام به مترجمانی که پیشتر زحمت ترجمهی برخی از این نمایشنامهها را بر عهده گرفتند، معتقدم تلاش ما در راستای ترجمه و گردآوری این مجموعهنمایشنامهها و انتشارشان در یک کتاب فرصت مطالعهی دقیقتر و موشکافانهتری را برای علاقهمندان کامو و متون نمایشی فراهم میکند؛ متونی در بستر سوگنوشت و تراژدی که مانند اغلب رمانها و یادداشتهای این نویسنده نشان از ریشههای استوار ساختار و اساطیر یونان باستان در اندیشه و منشِ او دارد.