داستان از آنجا آغاز شد که صدها سال ساربانان در سفرهای طولانی و سختِ خویش و در تنهایی و غربت چندماهه و گاه چندساله زیر لب زمزمه میکردند و گاه به آواز میخواندند تجربههای نغز و شیرین، گفتههای پندآموزِ دیرین و دلتنگیها و غصه های غمآگین را و شترهای سماعی که به این زمزمهها عادت داشتند پشتِ سر ساربان میرفتند. این روایت سینهبهسینه و نسلبهنسل منتقل شد تا قریب به یکصد و ده سال قبل «اتول» یعنی همان «اتومبیل» به سرزمین ایران نیز راه پیدا کرد و فصل جدید از ادبیات سفر ورق خورد…
سراینده اتولنامه یک نفر نیست بلکه هزاران نفر مرد سختکوش و پرطاقت و سرد و گرم چشیدهی روزگار، خاطرات و آموختههای سال عزیز عمر را بر اُتولهایشان نگاشته اند تا داستانی که بسیار دوستش میدارند پدید آید. این مردان ساده و بیپیرانه که از شهر و دیار گریزان و رفیق جاده و همدم اتول نامهاند هر روز پارههای نو بر این داستان میافزایند تا شیرین و شیرینتر شود و کتاب زندگی بر پس و پیش اُتولها نقش بندد و … (گزیدهای از کتاب)