دریا باز داشت به در فکر می کرد. نه به در خاصی بلکه در به طور مطلق .هر زمان به در بسته ای می خورد آرام سعی می کرد بازش کند و اگر از در بازی عبور می کرد نگاه می کرد تا مطمئن شود اشتباه نکرده و این که مطمئن شود آن در واقعا در است.