تغییرات عمیقی که آوانگارد اروپایی علیه ادبیات و تئاتر روانشناسانه و واقعگرا ایجاد کرد مستقیما بر وضعیت متن ادبی، زبان، هنر اجرا، مفهوم فضا و کیفیت ادراک تماشاگر تاثیر گذاشت. در این راستا به جای تلاش برای متمایز کردن پرفورمنسآرت از تئاتر، امیدوارکنندهتر است که دقیقا در جهت عکس بکوشیم. از آنجا که در بسیاری از فرمها گوناگون هنر معاصر وضعیت اجرایی غالب است، تفکیک دقیق آنها دشوار میشود، مرز جداکنندهی یک فرم هنری خاص از سایر فرمها محو شده و همهی فرمهای هنری در قالب پرفورمنس آرت ادغام شدهاند.