این کتاب درباره تأثیر دیرپای شهود لیر بر فلسفه سیاسی معاصر است. در پنجاه سال گذشته یا بیشتر، نظریهپردازان سیاسی لیبرال در جهان انگلیسیزبان این موضوع را بدیهی میدانستند که توزیع نابرابر امتیاز و مزیت در میان انسانها-نهفقط موقعیت اجتماعی، بلکه همچنین مواهب طبیعی-به تعبیر مشهور جان رالز، «از منظر اخلاقی بیحسابوکتاب و بیقاعده» یا با اصول عدالت و انصاف ناسازگار است. آنها ادعا کردهاند که نهتنها واقعیت صرف توزیع نابرابر، ناعادلانه است و منصفانه نیست، بلکه باید چنین پنداشت که بیعدالتی یا منصفانه نبودن آن، درجه مسئولیت اخلاقی ما را در قبال اقداماتی که انجام میدهیم، کاهش میدهد. با این حساب، تخصیص امتیازهای طبیعی و اجتماعی به هر فرد با شیوههایی درخور توجه، انتخابهایی را که او انجام خواهد داد، رقم میزند و بنابراین، انگارههای سنتی استحقاق و شایستگی را بسیار مشکوک میکند. لیبرالهای معاصر فقط تا آنجا با لیر مخالفاند که معتقدند توزیع خیرها بین انسانها، با عدالت خدایی که وجود ندارد، ناسازگار است