چرا برخی دولت ها، در هفت دهه اخیر توانستند کشورهای توسعه نیافته خود را به کشورهای توسعه یافته تبدیل کنند و برخی دیگر نتوانستند؟ آیا کشورهایی مانند ژاپن و چین و تایوان و سنگاپور و کره جنوبی و مالزی با پیروی از الگوی اقتصاد آزاد و با کمک نیروی بازار و رقابت به توسعه دست یافتند یا نهادهای اقتدارگرای آنها موجب افزایش کارآمدی و بهره وری اقتصادی شدند؟ رابطه ساختار سیاسی با اقتصاد چیست و چه باید کرد که سیاست لنگری به پای اقتصاد نشود و منابع اقتصادی را تلف نکند؟ این کتاب برای پاسخ دادن به این پرسش ها و پرسش های مشابه نوشته شده است.