چیزی نگفت، من هم خداحافظی کرده گوشیرو گذاشتم. خوشم اومد که پشت سد محکم جملات وزینم قرار گرفتم گرچه تورج اون جوان ناشایستی نبود که خودمرو محصور کنم. چرا که حدشرو میشناخت با این همه اون شخصیتی که من طالبش بودم و پیش از این هم در قالبش قرار داشتم مرا واداشت خشک و رسمی رفتار کنم، مگه خودش نگفت آقایون بلدند چهطور میدونرو باز کنند. تورج هم گرچه وزین و متشخص، اما جوان بود و دل جوان خیلی زود ملتهب میشود مانند دل خودم.