ناظم حکمت معروف به دیو چشم آبی و شاعر کمونیست نامدارترین و بزرگ ترین شاعر ترک در سده ی اخیر است. او بیشتر عمر خود را در سفر گذراند و عشق، باور، زندان و غربت، اجزای جدایی ناپذیری از زندگی اش را شکل می داد.
نقاشی می کشید، نمایشنامه می نوشت، داستان می گفت . شعر می سرود، تنها برای آن که روح سرکش و در تلاطمش را رام و آرام کند. به میهنش عشق می ورزید اما تا زنده بود روی مهر از میهنش ندید و تقدیرش آن در غربت و در مسکو، جایی دور از ییلاق های آناتولی به خاک سپرده شود. شعرهایش در ترکیه همواره جزء فهرست کتاب های پرفروش بوده است و خوانندگان بسیاری را در سراسر جهان به خواندن شعر ترک علاقه مند کرده است.
«چشم هایت رو به آفتاب اند» گزیده ای از شصت و دو سروده ی ناظم حکمت در روزگار غربت است و تلاشی هرچند کوچک اما صادقانه و از دل برآمده است. برای نمایش احوال و زندگی شاعر در میانه ی درد، عشق، جدایی و امید.