اصطلاح روانزخم (تروما) نخستینبار توسط زیگموند فروید پدر علم روانکاوی بهصورت جدی تعریف شد: تأثیرات پس از وقوع یک حادثه یا رویداد وحشتناک همانند تصادف، تجاوز جنسی یا بلایای طبیعی بر روی روح و روان انسان «روانزخم»، «تروما» و یا «ضربهی روانی» گفته میشود که میتوانند ریشه در دورهی کودکی داشته باشند. آن کاپلان استاد دانشگاه ایالتی نیویورک که خود از مهمترین نظریهپردازان معاصر در زمینهی روانکاوی سینما و رسانه است، بر روی مفهوم انواع روانزخم (قومی، نژادی، فرهنگی، پسااستعماری و…) متمرکز میشود. کاپلان همچنین ما را با مفهوم جدید «روانزخم غیرمستقیم» آشنا میکند. در این کتاب، حملهی تروریستی 11 سپتامبر در رسانهها و یادآوری مصیبتهای جنگ جهانی دوم، کتاب جنگ اثر مارگریت دوراس، نوشتههای سارا کافمن، فیلم طلسمشده به کارگردانی آلفرد هیچکاک، تصاویر رسانهای از رواندا و عراق، روانزخم در زمینههای پسااستعماری مثل فیلم رقصنده با گرگها به کارگردانی کوین کاستنر و فیلم جایی که مورچههای سبز رؤیا میبینند به کارگردانی ورنر هرتسوگ، از دیدگاه روانکاوانه مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند.