گاهی آن قدر در تنهایی خودت غرق شده ای که هر لحظه بدون کمک فقط در حال دست و پا زدن هستی. برای دلت همین کافی ست که آوایی از دور صدایت بزند و فریاد کمک خواهی ات را نگفته بشنود. آن وقت است که دست و پایت از تقلای غرق شدن می ایستد و رهایی آرام آرام وارد سلول های در تکاپوی بدنت می شود.