در این نمایشنامه سارتر با نگاهی حیرگرایانه، اما خوشبینانه به موضوع مرگ میپردازد. این موضوع در فرافنای زندگی زن و شوهری جوان با نام «اِوا» و «آندره»، مورد توجه قرار میگیرد، آن هم در شرایطی که اِوا در موقعیتی حیرگونه محکوم به مرگ میشود و حال پس از مرگش، روح او در صدد انتقام گرفتن از قاتلی است که هیچگاه اِوا در زندگیاش تصور قاتل بودنش را نمیکرد.