جهان عینیت دارد. عینیت میباید هم قابل تشریح و هم دارای بیان علمی، به معنای بیان روابط منطقی میان اجزا و عملکردهای آن، باشد. در چنین صورتی بایستی بتوان هر بخشی از جهان را تشریح و مورد ارزیابی علمی قرار داد. از آن جمله ساختاری از آن به نام مغز انسان را. ساختاری که در ارتباط با محیط مدام در حال تحول و توسعه است. قابلیت چشمگیر این ساختار در توان تمیزدهی و سنجش و ثبت رویدادهاست. بررسی ریشههای چگونگی دستیابی و عملکرد این ساختار، یعنی دستگاه ادراک انسان، و قابلیت آن، یعنی اندیشیدن، موضوع کتاب حاضر است. اندیشیدن قابلیت دستگاه ادراک انسان در تبادل انفورماسیون، پردازش آنها و در نهایت تأثیر نهادن بر ساختار مغز است.علم اندیشیدن علمی است که به بررسی و بیان ریشة همة علوم و همة دانشها، از جمله علم منطق، دانش فلسفه و طبعاً خود علم اندیشیدن میپردازد. به عبارت دیگر، علم اندیشیدن علم مربوط به چگونگی پیدایش پدیدهای به نام اندیشیدن است.