«در اعماق سرزمین چین، ماندارینی زندگی میکند که بسی ثروتمندتر و توانگرتر از هر پادشاهی است که در افسانه یا در واقعیت تاریخی از آن صحبت شده. تو هیچ چیز درباره این مرد بسی توانگر نمیدانی، نه اسمش را میدانی و نه کنیهاش را؛ نه چهرهاش را دیدهای و نه آگاهی از جامه ابریشمی زربفتی که به تن دارد. برای آنکه تو وارث ثروت بیکران و نامحدود او شوی، کافی است زنگی را که کنارت روی کتاب است به صدا درآوری…»
داستان ماندارین در واقع مانیفست فلسفی اسا د کی روش است. این داستان از نقد جامعه پرتغال فراتر میرود؛ اسا د کی روش درواقع با ماندارین انسان را در برابر پارادوکس همیشگی قرار میدهد؛ قدرت و ثروت و شهوت.