ادوارد لویی زاده 30 اکتبر 1992 نویسنده اهل فرانسه است. خود زندگی نامه وی با نام «پایان ادی» پرفروش ترین کتاب در فرانسه شد و تاکنون به 20 زبان منتشر شده است.
من، «ردا» را در شب کریسمس 2012، حوالی ساعت چهار صبح، در راه بازگشت به خانه ملاقات کردم. به او پیشنهاد دادم که به استودیوی من برویم. سپس داستان کودکی خود و ورود پدرش به فرانسه را برایم تعریف کرد که از الجزایر گریخته بود. حدود ساعت شش صبح چندتا از وسایلم را برداشت، یک اسلحه بیرون آورد و گفت که می خواهد مرا بکشد. به من توهین کرد، مرا زد، به من تجاوز کرد. فردای آن روز، اقدامات پزشکی، پلیسی و قضایی آغاز شد که به جای ترمیم خشونت، آن را طولانی و تشدید می کند. این کتاب ماجرای آن شب و روزهای بعد را مرور می کند. این بنا که مانند یک در بسته ساخته شده است، اصالت خود را از قدرت موضوع و ساخت رسمی خود می گیرد. در واقع بعدا ادوارد به خواهرش اعتماد کرد و او نیز به نوبه خود حقایق را برای شوهرش تعریف کرد. ادوارد صدای او را از در نیمه باز می شنود. این دو روایت در تقابل تماشایی زبان ها در هم تنیده شده اند و دیدگاه های متفاوتی را در مورد آنچه در آن شب اتفاق افتاده، ارائه می دهند، درباره آنچه که می تواند به درک پویایی پرخاشگری و آسیب کمک کند. آنها دوران کودکی ادوارد، و همچنین دوران ردا و پدرش، اثرات مهاجرت، نژادپرستی و بدبختی را تداعی می کنند. و در مورد مکانیسم های قانونی که قربانیان با آن مواجه می شوند. این کتاب تاریخچه خشونت، ریشه ها، دلایل و علل آن را ارائه می دهد.