شاید بزرگترین خطا در مواجهه با نظامهای توتالیتر خطای شناختی باشد. این اشتباه فاجعهبار که به سادگی میخواهد نظامهای توتالیتر را در قالب انگارهها و مقولات دیرینه استبداد و دیکتاتوری تعریف و فهم کند. دغدغه اصلی آرنت نیز همین است که نشان دهد توتالیتاریسم ماهیتا نوع جدیدی از حاکمیت است و یکسانانگاری آن با دیگر انواع حکومت باعث کوچکنمایی شری بیهمتا میشود. آرنت جنبشهای توتالیتر را شرح میدهد، اما به عنوان «حاکمیت توتالیتر» تنها بر دو رژیم تمرکز و اصرار دارد: شوروی استالینیست و آلمان ناسیونالسوسیالیست.با این مجلد، ادیسه سهگانه آرنت برای شناساندن «عناصر و خاستگاههای حاکمیت توتالیتر» به پایان میرسد - البته این مجلد را فارغ از دو جلد پیشین (یهودیستیزی و امپریالیسم) نیز میتوان خواند و فهمید.