دستگاه نظری آنسلم استراوس با تباری از فلسفه ی فرایندی وایتهد فلسفه ی پرگمتیستی دیویی و پارادایم همکنشگرایی نمادی بلومری و نیز با تأثیری از ،مارکس نمونه ی درست تافته ای از پیکربندی رویکرد کنش پژوهی یا ابداکشن دیالکتیکی است که در زمینه ی پژوهش طبیعت گرایانه ی فرود به زمین ،بلومری راه به آفرینش روش نظریه ی زمینه ای) GTM) پیدا می کند رویکردی کیفی که مهم ترین هدف آن تولید نظریه است استراوس با رویکرد استقرای کنش پژوهانه فرایند زندگی کنشگران را در جهان های اجتماعی مختلفی که در واقعیت زندگی روزمره سیستمی و تاریخی و در تمامی سطوح ،خرد میان ساخت و کلان قابل مطالعه است در پژوهش های میدانی و اسنادی دنبال ،کرده و واقعیت کنشگری آدمی را در برابر سلطه گری سیستم های سیاسی اقتصادی که با گوهر کنشگری آدمی ناسازگاری دارند به مثابه مصافی سیستمی تحلیل می کند .
استراوس با طرح دو نظریه ی بنیادی و صوری که هر دو نظریه هایی زمینه ای هستند در قلمرو جامعه شناسی پزشکی ،شهری ،اشتغال، هویت سازمان نظم گفتگوهای جدالی و گذرگاه پایگاهی به تولید نظریه پرداخته است. استراوس ضمن نقد آشکار کار کردگرایی ،پوزیتیویسم روش های پیمایشی علی گرایانه ،ناتاریخی و الزامات مصنوعی در تحلیل های ریاضی و آماری بر اهمیت مطالعات کیفی تأکید می.کند فصل دوم این کتاب به شرح مبسوط روش نظریه ی زمینه ای تقابل پارادایم شیکاگویی و کلمبیایی استراوس و گلیسر، و تأکید استراوس گلیسر و کربین بر ،استقرایی نافرضیه گرا، ناریاضی ،گرا و ناعددی بودن آن می پردازد.