رابطة هایدگر با ناسیونالسوسیالیسم پیچیده و گاه متناقض بوده است. پوگلر در این کتاب بدون آنکه سعی کند این ارتباط را تطهیر کند، ضمن بررسی جهتگیری سیاسی هایدگر، به زوایای کمتردیدهشدة وی اشاره میکند. برای مثال، اعتقاد اصلی بسیاری از متفکران حامی نازیسم، بهویژه هایدگر، این بود که «اساساً انقلاب باید از دانشگاه نشئت بگیرد». بنابراین، روند آلمانیشدن دانشگاهها برای تربیت استادان موردِ تأیید رژیم نازیسم، بهویژه تحت ریاست هایدگر، یکی از محورهای اصلی بخش یکم کتاب حاضر است.
اما آیا مشارکت هایدگر مسئلهای درونکشوری است و به خودِ کشور آلمان مربوط میشود؟ آیا میتوانیم ادعا کنیم که «ما»ی ایرانی نیز از مشارکت در جنبههای سیاست یا حتی ادبیات متأثیر شدهایم؟ بخش دوم کتابِ پیشارو، تلاش دارد کلیدی برای فهم این روابط از طریق یکی از خوانشگران مهم تفکر هایدگر در ایران – سید احمد فردید – پیدا کند.