«حرف آخر» نیگل را از قویترین دفاعیههای قرن بیستمی از عقل و استدلال و عقلانیت دانستهاند. در مقام نظر، با عقاید و باورهای بیشماری مواجه میشویم، پرسش این است که کدام باور صادق است و کدام کذب. در مقام عمل، با رفتارهای بیشماری مواجه میشویم، پرسش این است که کدام رفتار درست یا خوب است و کدام نادرست و بد. نیگل آدمی را دارای قوهای میداند به نام عقل که به او میگوید از میان همه باورهای مختلف و متضاد کدام صادق و کدام کاذب است و از میان همه رفتارهای مختلف و متضاد کدام درست یا خوب است و کدام نادرست و بد. لذا، عقل آدمی است که حرف آخر را میزند. سه دانش بنیادین وجود دارد که جهانشمولی احکام عقل در آنها متبلور میشود: منطق (یا ریاضیات)، علم و اخلاق. اما از دو سنگر نسبیانگاری و ذهنیانگاری به عقل حمله کردهاند و کوشیدهاند اعتبار جهانشمول عقل را زیر سوال ببرند. نیگل در این کتاب بهطرزی سازشناپذیر به مواضع همه کسانی حمله میکند که به نوعی عقلانیت را تضعیف میکنند. جان کلام او این است که عقل، و نه هیچ مرجع دیگری، یگانه قاضیای است که میتواند خود را معزول کند.