دایانا اوتول طبق برنامهاش میخواهد تا سیسالگی ازدواج کند، تا سیوپنجسالگی بچهدار شود، به حومهی شهر نقلمکان کند و در خانهی حراج ساتِبیز اسمورسمی بهدست آورد. او با نامزدش، فین، که رزیدنت جراحی است، آشنا میشود و قرار است در تعطیلاتی که پیش رو دارند، درست قبل از تولد سیسالگی دایانا، به جزایرِ گالاپاگوس بروند و آنجا فین رسماً از او درخواست ازدواج کند. اما کرونا در شهر نیویورک همهگیر میشود و فین مجبور است در بیمارستان کار کند، بنابراین دایانا باید تنها به گالاپاگوس برود. او در بدو ورود به گالاپاگوس متوجه میشود چمدانش گم شده است، آنجا وایفای ندارد، هتل بهدلیل شیوع کرونا بسته و جزیره در قرنطینهی کامل است. دایانا که در جزیره تکوتنها مانده است تلاش میکند با خانوادهای محلی ارتباط برقرار کند و آنوقت است که دختر نوجوان خانواده رازش را با او در میان میگذارد. در جزایر گالاپاگوس، جایی که نظریهی تکامل داروین شکل گرفت، دایانا زندگی و انتخابهایش را میسنجد و به این میاندیشد که چطور به تکامل برسد.