ژنویو بریزاک، نویسندۀ معاصر فرانسوی، رمان افسونگران را با الهام از اندیشهها و سبک نگارش ویرجینیا وولف، براساس «جریان سیال ذهن»، نوشته است. این رمان، که از حیثِ نوع ادبی در ردیف رمانهای خوداِنگاری جای میگیرد، درواقع بازتابی از زندگی پرفرازونشیب نویسنده در دوران جوانی و میانسالی اوست. راوی داستان، بهدلیل زن بودن، در زندگیِ کاری مرتب با بیاعتنایی، تمسخر یا سرزنش روبهرو میشود و، ازاینرو، پیوسته میکوشد راهی برای رهایی از این وضع تحملناپذیر بیابد و تن به افسون دیگران ندهد. «تو نمیتوانی نویسنده بشوی، چون نمیشود که یک زن هم متأهل باشد و هم داستان بنویسد... اگر قلم به دست بگیری و شروع به نوشتن کنی، خواهناخواه روزی فرا میرسد که بهخاطر دغدغۀ کسب افتخار در صدد اغوای قدرتمندان برخواهی آمد، روزی که به اسراری که داری خیانت خواهی کرد و به افشای خصوصیترین لحظات زندگیات خواهی پرداخت و حریم خصوصی نزدیکانت را محترم نخواهی شمرد... آن وقت است که بر تو سوار خواهند شد، تو را خوار و حقیر خواهند کرد، تو را از موهایت خواهند گرفت و در لجن به دنبال خود خواهند کشید.»