این کتاب، چنانچه به زبانی استعاری سخن بگوییم، شرح «سفری دریایی» است، سفر در دریای اندیشة اروپایی؛ اما از منظری دیگر، شرح مشاهدات ناظری ایستاده در خشکی و ساحل امن از وضعِ کشتیهای گرفتار طوفان در دریای اندیشه است. این منظر دوگانه، از یک سو، نمایانگرِ بحرانِ خودِ نویسنده در این «سفر دریایی» است که با اندیشهها و ایدههای گوناگون بهمثابة طوفانها، سواحل و بندرگاههای بیگانه، صخرهها، فانوسهای دریایی، و آبهای کم عمق مواجه، دچار «کشتی شکستگی» شده و با چسبیدن به تخته پارهای امواج او را به ساحل آوردهاند؛ و از سوی دیگر، ایستاده بر ساحلی امن، تا آنجا که در دید او بوده است، به گزارش مشاهدات خود از چگونگی مواجهة انسان اروپایی، در دریای بیکران و طوفانی زندگی، با بحرانها پرداخته است. بحران در آگاهی اروپایی، ضمن اینکه برخی از وجوه بحرانهای انسان اروپایی را نمایان میکند، حکایت از این دارد که انسان مدرنِ اروپایی چگونه با این بحرانها ـ بهویژه سیاسی ـ مواجه شده و با «اثبات خویشتن خرد مدرن» از آنها عبور کرده است، هرچند در مواقعی موجهای سهمگینِ برخی از بحرانها، کشتی او را به سمت صخرهها یا آبهای کمعمق کشانده و حتی بدنة کشتی او را شکافته و تا مرز غرق شدن برده است؛ اما همچنان هر بار با قدرت بیشتر از آنها عبور کرده و «بحرانْ اندیش» شده است.