با توجه به تأثیر اندرزنامههای سیاسی در تاریخ، جغرافیا، سیاست و اجتماع ایرانی و ترجیح آن نسبت به فلسفیاندیشی سیاسیِ ایرانیان و مسلمانان و با توجه به ناکافی بودن پژوهشها و تقسیمبندی نشدن و حتی شناخت ناکافی مجموعۀ این آثار، مطالعه و واکاوی آنها اهمیت دارد. این آثار میتوانند بهعنوان الگوهای بومی سیاسیاندیشی در حوزۀ کشورداری، ضمن آشنایی با داشتههای فکری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی، زمینههایی برای ترسیم الگوهایی از توسعه و کشورداری بومی را فراهم سازند؛ چراکه اندرزنامهنویسی، روشی ادبی دربارۀ کشورداری و حفظ قدرت سیاسی است. در این روش علما، ادیبان، وزرا و کاردانانی که حکومت و مناسبات سیاسی را میشناسند، ایدهها و خواستها و برداشتهای حکومت و مردم را در بهبود اوضاع کشور ارائه میدهند. به کار بردن زبان نرم و لطیف و البته در اشکال گوناگون نظم و نثر، بیان دیدگاهها از دید خود، جامعه یا حکومت، حاکممحوری و ارتباط میان حاکم و مردم، از ویژگیهای این آثار است. به عبارت دیگر، اندرزنامهها خواستها، اهداف، ایدهها و امیال نخبگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه در برخورد با حکومت است. لازم است تا با مطالعه و بررسی متون کهن اندرزنامههای سیاسی ایران، ایدهها و اهداف و الگوهای کشورداری در این متون شناسایی شوند.