فلسفهی اخلاقی که کتاب بر آن مبتنی است «خودبهرهمندی روشنگرانه» است: آموزهای اخلاقی در میانهی راه خودخواهی صرف و ازخودگذشتگی افراطی. این آموزه میگوید انسان نه باید خودخواه محض باشد و نه اینکه کلا خود را فدای خواست دیگران کند؛ بلکه در میانهی راه باید بهرهمندی خود را مبنای رفتارها قرار دهد. اما این موضع فلسفی قدری پیچیدهتر از این بیان ساده است. به فرد کمک میشود پس از تأمل بپذیرد که الف. تافتهای جدابافته و موجودی استثنایی نیست که جهان در خدمت او باشد، ب. اما هر کس باید این موضع پراگماتیک را اتخاذ کند که اتفاقا مهمترین فرد است و بنابراین باید برای بهرهمندی خود از زندگی تلاش کند، ج. در عین حال باید متوجه باشد که هر انسان موجودی وابسته به دیگران است و نمیشود تنها به فکر بهرهمندی خود بود و دیگران را نادیده گرفت: بهرهمندی فرد از زندگی با بهرهمندی دیگران گره خورده است. بنابراین موضع اخلاقی که کتاب بر اساس آن نگاشته شده موضعی جذاب است و از آنجا که دائم نیازمند ارزیابی فکری است مشخص میشود که شادکامی، بر خلاف لذتهای متعارف، بدون تأمل و اندیشدن دربارهی زندگی حاصل نخواهد شد. اما از آنجا که عموم ما در زندگی روزمره با چنین تأملهایی خو نگرفتهایم نویسنده تلاش میکند با بیانی ساده راه ورود این تأملها را به زندگی روزمرهی ما فراهم کند. در این مسیر بسیار تلاش میکند. به جاست خواننده نیز با صبر و حوصله مراحل را طی کند. نویسنده که رفتاردرمانگری کهنهکار است میداند که تغییر دادن عادات افراد کاری بسیار سخت است بنابراین با اقسام ترفندهای خطابی و عاطفی و بیان مثالهای ملموس تلاش دارد که اندک اندک این تغییر نگرشها را در مخاطب ایجاد کند. بنابراین خود را به دست نویسندهی کتاب بسپارید و نگذارید سادگی مثالها و داستانهای بیان شده در کتاب، مبانی فلسفی محکم حاکم بر آن را، که عمدتا بر مبانی اخلاق فضیلت ارسطویی است، پنهان سازد. همین مبنای فلسفی است که این کتاب را از دیگر کتابهای موسوم به «انگیزشی» رایج متمایز میکند.