مفاهیم تاریخی انگشت شماری وجود دارند که به اندازۀ «حکومت مطلقه روشنگرانه» چالش برانگیز باقی مانده باشند. بر اساس شکل کلاسیک نظریه حکومت مطلقه روشنگرانه، طی نیمۀ دوم قرن هجدهم سیاست داخلی اغلب دولت های اروپایی متأثر از افکار روشنگری و حتی تحت سیطره این افکار بوده و بنابراین با رویه های پیشین تمایز چشمگیری داشته است. در این دوره، حکومت را فعالیتی نظام مند و عقلانی در نظر می گرفتند که در حکمرانی بر اساس بهترین دانش روز است و هدف اصلی سیاست پی داخلی بهبود فرصت های تحصیلی و شرایط اجتماعی و حیات اقتصادی بود. بررسی این شکل حکومت در قرون هفدهم و هجدهم متضمن واکاوی مهمترین تحولات اروپا در این دوره است؛ اصلاح طلبان اروپای جنوبی، یعنی دولتمردان ،ایتالیایی پومبال در پرتغال چارلز سوم در اسپانیا، فراز و نشیب اصلاحات در سلطنت هابسبورگ و عملکرد ماریا ترزا و یوزف دوم هر یک فرازهای تاریخی قابل توجهی است که کتاب بدان پرداخته است. است نویسنده به تأثیر افکار روشنگری فرانسه بر این رویدادها نیز بدیهی می پردازد؛ همچنین مطالعه تکاپوی دولت های آلمانی، فردریک کبیر در پروس، دولتمردان دانمارکی و کاترین کبیر در روسیه از مضامین این کتاب اند.