«ایتان فروم» از آثار متفاوتِ ادیت وارتون، نویسندۀ آمریکایی، است که نخستین بار در سال 1911 منتشر شد و امروز، صدودوازده سال بعد، در میان آثار کلاسیک قرن بیستم قرار دارد. وارتون «ایتان فروم» را در سه فصل و با دو راوی نوشته: راوی اولشخص (در فصل اول و سوم) و دانای کل (در فصل دوم.) این اثر از نظر قالب و سبک روایی نیز در زمانۀ نخستین انتشار، نوآور و بدیع محسوب میشده: نویسنده از شگردِ روایی قاببندی یا روایت قاب استفاده کرده؛ یعنی جا دادن یک یا چند داستان یا روایت در میان داستان دیگر یا یک گزارش یا روایت تاریخی. ماجرای اصلی «ایتان فروم» نیز برگرفته از رخدادی واقعی است که حدود سال 1904 در کوهستانهای لِنِکس در ماساچوست رخ داده بود.
راوی دو فصل اول و سوم، مردی بینام است که برای انجام کاری به شهر استارکفیلد رفته و مردی لنگان و آرام را میبیند: ایتان فروم با کسی حرف نمیزند، اجتماعی نیست، سرش به کار خودش است و انگار عامدانه از اجتماع دوری گزیده. شبی برفگیر و سخت، راویِ غریبه و بیجا، همصحبتِ ایتان فروم میشود و آنچه در فصل دوم میخوانیم، روایتی هولناک از عشقی ممنوع است که به تکاندهندهترین شکل ممکن جاودانه میشود. ایتانِ میانسال و درمانده، همسر کینهتوزش زینا و ماتی، دختری افلیج، شخصیتهای سهگانهای باورنکردنی شدهاند که سرنوشتشان در یک دوراهی اخلاقی برای همیشه زیروزبر میشود: مرز اخلاقیات کجاست؟ عشق قویتر است یا پایبندی؟ زندگی دقیقاً چقدر بیرحم است؟
ایتان فروم شوهر زیناست، زنی بدخلق و دائمالمریض که البته بخش عمدۀ بیماریهایش روانتنی است و برای جلبترحم شوهر. یکی از اقوام جوانش برای مراقبت و همدمی زینا به خانهشان آمده و شوهر، به دختر دل باخته. ماتی و ایتان رابطهای پنهانی دارند که البته پیش از شکوفا شدن، با یک اتفاق سهمگین تا شرف نابودی پیش میرود و در نهایت، زینا نقشی بهکلی متفاوت به خود میگیرد؛ گرچه هر لحظه از حیات این سه همخانۀ غریبه با عذابی بیپایان همراه میشود.