ایبسن در دوره رئالیستی به فرمان سبک کارش ناچا ربود از رمانتیسم فاصله بگیرد اما چهارتایی پایانی او کودتایی علیه سبک پیشین خودش است. پس از هدا گابلر استاد سولنس معمار پرشورترین خرقه سوزی ایبسن برای فرود در تئاتری با سبکی متفاوت و متناسب با مراحل پیشرفته تر آگاهی ذهن در تاریخ به شمار می رود شخصیت پردازی متفاوت نخستین نشانه های سبک نو است که او را با روی آوردن به اصول زیبا شناسیک به آن دست می یابد. اگر شلیک هدا به شقیقه خودش پایان دوره ای در کار ایبسن است استاد سولنس معمار باید بازگشت به آغاز باشد آغازی نمادین و گویای آشوب ازلی جهانی بدویو مذهبی آغازین این اثر مرحله نخست برون جستن از چنبر یا رهایی از غار و رفتن به سوی نور است که با نخستین مرحله عروج ذهن در پدیدار شناسی هگل که روی آوردن به آئین ستایش خورشید و نور در ایران باستان است؛ همخوانی دارد.