رادیو در ایران مولود سازمان پرورش افکار است؛ سازمانی که قرار بود در غیاب احزاب در نقش آنها ظاهر شده و ایدئولوژی سلطنت پهلوی را عمومی کند. از همین رو برگزاری جلسات سخنرانی، کتاب، موسیقی و تأسیس رادیو از وظایف این سازمان برشمرده شده بود.
اگر سخنرانان سازمان پرورش افکار همچون وعاظ و اهل منبر نمی توانستند به دورترین روستاها بروند و ارزش های مورد نظر خود را تبلیغ و ترویج کنند، رادیو با جذابیت و بردی که داشت، می توانست در عمومی کردن ارزش های مطلوب پهلوی اول نقش منحصر به فرد ایفا کند. سازمان پرورش افکار پس از سقوط رضاشاه چندان نپایید، اما رادیو در صحنۀ سیاست و اجتماع ایرانی باقی ماند، تحول یافت و تأثیر گذاشت.
تاریخ رادیو در ایران، تنها روایت تحولات این رسانه نیست، بلکه روایت تحولات اجتماعی و سیاسی کشور است که رادیو نیز در بطن آن قرار داشت. می توان گفت کتاب رادیو روایتگر تاریخ معاصر ایران، از سرآغاز روند مدرن شدن است؛ روندی که با فرازها، سقوط ها، جنگ ها و کشمکش های گذرا یا پایدار همراه بود.