این جا هم خیلی می خندید و هم خیلی حرص می خورید. برادرهای آنژل او را احمق با نمک صدا می کنند و او هم هر بار با کمک درو همسایه و دو دوست عزیزش، کلوئه و کوین، حسابشان را می رسد. در ضمن آنژل عاشق لباس صورتی، آب نبات، ماست لیمویی و مشویو، عروسک شیرش است و از دوستی با کوین لذت می برد، البته اگر برادر های وحشی اش بگذارند.
آنژل شامبر دشمنان قسم خورده ای دارد، دشمنانی که حتی وقتی می خواهد یک کادوی تولد خشک و خالی به دوستش بدهد هم ولش نمی کنند، حتی ممکن است از طرف او برای دوستش کوین نامه بفرستند و رفاقتشان را خراب کنند. به جز برادرهای ترسناکش آیا آنژل دشمن دیگری هم دارد؟ فعلا معلوم نیست. اما به محض این که یواشکی خرگوشی را به اتاقش می برد، باز هم دار و دسته ی خرابکار ها برایش دردسر تازه ای درست می کنند. البته داشتن یک مادربزرگ باحال همیشه به آنژل کمک می کند، حتی وقتی پای دو برادر خراب کار وسط باشد. حالا باید دید تعطیلات کنار ساحل و بالن سواری با نقشه های هر دو طرف دعوا کارش به کجا می کشد.