مککویین ماشین مسابقه بود؛ یک ماشین قرمز بینظیر!
او همیشه فقط حواسش به مسابقه بود و میخواست اول شود، برای همین دوستی نداشت؛ به جز مک یدککش! یک روز او توی مسیر مسابقه گم شد و سر از شهری قدیمی درآورد.
مککویین به مسابقهی بزرگ میرسد؟